فهرستی از واژگانِ شروع شونده با حرف پ در لری جنوبی با محوریت منطقه ممسنی
تهیه و تدوین: کرامت اله عزیزی ، از ممسنی
پرتک (pêrtak)= نوعی پشه ی ریز
پخشه کورک(paxšakurak)= نوعی پشه ریز و کوچک
پرز(pêrz)= خورد شدن ، ریز ریز شدن ، از هم باز شدن به علل مختلف .
پرزو= اسم مصدر، گاهی نقش صفت را نیز بخود می گیرد .
پرزو= بدون علامت (ن )مصدری نقش مصدر را نیز می دهد .
پرزنا= اسم فاعل ، سوم شخص مفرد
پرزس= بن ماضیپِرز= بن مضارع
پورپرزنادن= پیشوند(ور ) قید تاکید بر فعل ، (ن) میتواند نقش مصدری را ایفا کند .
پاوما (pāvamā)= پای در ماه نهادن ، آخرین ماه زایش زنان زائو
پریکه (parika)= برگ های خشک درختان پهن برگ نظیر بلوط و غیره
پس پالیم = در مفهوم عام به معنی قسمت تحتانی انسان یا حیوان ، باسَن ، پُشت بدن
پالیم= بند پشت پالان و هرنوع پوششی که بر چارپایان تعبیه می شود .
پالیم= پاردُم(در بین لرها به پالدیم هم معروف است) .
پالدیم= بند یا تسمه چرمینی که از زیر دُم چارپایان تک سم رَد می کنند برای استحکام و عدم لغزش بار به جلو در سراشیبی ها.
تاسه (tāsa)= حالت خَلسه یا غَش گونه ای است که بر اثر خنده بیش ازحد و یا عوامل دیگری به انسان دست میدهد .
این حالت می تواند در انسانها به فراخور حالت آنها متفاوت باشد ، با شدت و ضعف ، در شدید ترین حالت گاهی به عدم بالا آمدن نفس و سکته می انجامد.
پَس تاسه رَهتَن= کنایه از سنکوپ موقتی و ناگهانی است .
پنه (pana)= پناه ، پنهان کاری ، نهان کردن کسی یا چیزی .
پَس پَنَه= واژگان ترکیبی اینچنینی نوعی غُلو و تا کید بر جزو دوم است .
قیت= قوت ، آنچه برحسب تلاش بدست می آید ، روزی
پَس قیت رفتن= کنایه از گرسنگی مفرط است که شخص توان خود را از دست می دهد ، نای جویدن ندارد ، این حالت بر اثر بیماری نیز ممکن است .
پشا (pašā)= پول واشیاء ارزشمند ، وسایل عروس
پشک(pêšk)= از هم پاشیدَن ، متفرق شدن ، پراکندگی
پشکنادن= پراکنده ساختن (مصدر) پِشک= بن مضارع
پشکنا= بن ماضی
پل (pal)= موهای بافته شده قسمت پشت سر بانوان ، زلف
پل بریده= کسی که پل او را بریده اند ، نوعی نفرین برای زنان .صفت مفعولی
پل پلین= ناهموار
پِل= برآمدگی
پلاچ= گیر ، اصرار ، صفتی است برای انسانها
پناس(pênās)= تاکیدی است بر خِسَّت نفس در انسانها
پلقسن= پکیدن ، با فشار بالا آمدن ، حباب ایجاد کردن مایعات بر اثر جوش و غیره
پلوله(polula)= پلول ، تکه های کوچک آرد تَرشده ی خمیر گونه
.
پوشن(pušên)= وسایل پوشش ، اسباب و اثاثیه تار و پودی خانه اعم از زیر انداز و روانداز.
پِهرِس= پرید
پهرسن= پرتاب شدن ، جدا شدن ، معنی پرواز هم می دهد .
پیت (pit)= پیچ
پیتنادن= پیچاندن ، دَوَران
پیزی (pizi)= چوب مخصوص دار قالی و سایر بافتنی های دار شده ، چوبی که از تار وپود میگذرانند .
پینادن (peynādan)= پیمودن ، اندازه گرفتن در واحد سطح و طول ، کیل کردن
پیوار (pivār)= علف خشک
اسکار مان نخستین زبان شناس غربی که روی لری کارکرده است
لری کهن، متون لری، لرشناسان غربی، زبان شناسی لری، لکی
ادامه مطلب