کو köw :
کومارköwmār :
ماری فوق العاده سمی که بخاطر رنگ مایل به کبودش به راحتی مخفی می شود وبه سختی دیده می شود. نام این مار بخاطر سمیت بالای زهر صاحبش به شکلی در زبان لری به یک نفرین نیز بدل شده است.
کوماری ور مئنه بَلتِکت زنا:
köwmāri wôr mîne baltêkêt zênā
مار سمی به ساق پایت نیش بزند
یا وقتی شخصی از حضور شخص ثالثی در مکانی ناراحت وخشمگین باشد برای بیان خشم خود نسبت به شخص ثالث این جمله را می گوید
“مودی کومار اکنی زه ایچه”
moďi köwmār ekoni ze iče
کوپوشköwpoš:
شخص مشهور ونامداری که بخاطر دارا بودن وجایگاه ویژه لباس زیبا وخوش رنگ برن دارد.
کوبلونköwbolon :
آسمان،یکی از نام های خداوند در زبان لری
هه کوبلون ایما چه گناهی وه دَریات کردیم که ئی نهات ونی وه بشنمو
“خداوندا ما کدامین گناه را مرتکب شدیم که این بدبیاری وبدبختی را سهم ما کردی”
کوکردنköwkêrďên :
کبود کردن بدن کسی دراثر ضرب وشتم
قدک کوqêďakköw :
نوعی نفرین
لاشت وه قدک کووا(بشود)وا (با) ئی قسه آ گَن وبئ بارتت
لری بختیاری با تاکید بر گویش میوندی
درباره ریشه واژه تَئره( طَئرَه) به معنای گلونی
گلونی، زنان لر(مینجایی، لک، بختیاری و جنوبی)
ادامه مطلب