فرایند metathesis( قلب)
در زبان شناسی فرایند metathesis یا قلب به جابجایی دو واج مجاور در یک واژه گفته می شود. مثلا کسی که قُفل را قُلف تلفظ می کند از این فرایند استفاده کرده است.
qofl➡️ qolf
فرایند قلب بخاطر تطبیق با قواعد واج شناختی یک زبان و راحت تر شدن تلفظ صورت می گیرد.
این فرایند در اصل ربطی به بیسوادی افراد ندارد بلکه طبق قواعد چینش واج ها در هر گویش و زبان صورت می پذیرد ولی چون طبقه کارگر و تحصیل نکرده در گفتار خود کمتر تمایل به رعایت اسلوب های زبان معیار را دارند این فرایندهای طبیعی بیشتر در گفتار آنها نمایان می شود ولی طبقه تحصیلکرده معمولا با خودسانسوری گویشی، به دنبال رعایت یا تطبیق گفتار خود با زبان کتابت و معیار هستند.
کلا :خوشه آوایی ofl یا efl در زبان های ایرانی وجود ندارد( قفل، طفل، سفله، حفل، کفل همه عربی اند) بدین سبب است که تلفظ طبیعی واژگان قفل، و طفل در پیش افرادی که سانسور نمی کنند طبق قواعد واج شناختی زبان ایرانی به قلف و طلف گرایش دارد ولی طبقه تحصیلکرده و زبان معیار همان تلفظ عربی را نهادینه می کند.
فرایند قلب در همه زبان ها روی می دهد در فارسی، مَزگ یا مزغ ( که هنوز در مناطق ما وجود دارد) طبق این فرایند شده است مغز،
بَفر شده است بَرف
الکسندر شده است اسکندر
مردم عادی و حتی تحصیلکردگانی که خبر از فرایندهای علمی پشت این تغییرات واژگانی ندارند ممکن است به این امر خنده اشان بگیرد
ولی اگر تبدیل قفل به قلف خنده دار است پس تبدیل مزگ/مزغ به مغز یا تبدیل الکسندر به اسکندر هم باید خنده دار باشد.
یا اگر یک لر به مغز بگوید مزگ یا مزغ ممکن است( آنگونه که لری اش همین است) برخی ها حتی از خود لرها به او بخندند در حالی که این لری نبوده است که مغز را به مزگ/ مزغ تبدیل کرده است بلکه این فارسی بوده است که مزگ را به مغز تبدیل کرده است.
در برخی مناطق روستایی انگلستان فعل ask(پرسیدن) را aks تلفظ می کنند و البته آنها به اصل واژه نزدیک ترند
این زبان انگلیسی معیار بوده است که aks را تبدیل کرده است به ask. ریشه این واژه فعل acsan در انگلیسی باستان بوده است
پس این فرایند یک فرایند طبیعی مطابق با واج شناسی در کل زبان هاست و نه نشان بیسوادی است و نه موضوعی عجیب یا خنده دار.